انگيزه واسه زندگي كردن ندارم؟ دارم به زور زندگی میکنم باورت میشه؟
سلام به حجره مجازی خوش آمدید. قبل از هر چيز به طور جد تاكيد مي كنيم كه به يك روانشناس باليني
مراجعه فرماييد. هيچ دردي نيست كه درماني نداشته باشد پس با صرف اندكي وقت و پول
از زندگي لذت ببريد. يأس و نااميدي در زندگي امر تخريب گري است، به طوري كه فرد را
از تلاش باز مي دارد. پس لازم است انسان نگذارد در او نااميدي به ويژه نااميدي از
رحمت خداوند شكل گيرد.
در ادامه توصيه هايي كلي ارائه مي گردد كه عمل به مقتضاي آنها مفيد خواهد بود.
1ـ داشتن هدف روشن: اگر فرد داراي هدف باشد و هدف او روشن و بدون ابهام باشد راحت
تر مي تواند در مقابل مشكلات در رسيدن به مقصودش مقاومت و پايداري كند و نااميد
نشود. چون مي داند با طي اين سختي ها به هدف خود مي رسد، ولي كسي كه بي هدف است و
يا هدف روشن ندارد به زودي سردرگم و نااميد مي شود. پس اگر مقصد و هدفمان را تعيين
نكرده ايم كاغذ و قلم برداريم و هدفهايمان را بنويسيم و روي آنها فكر كنيم و حتي
با افرادي كه صلاحيت دارند مشورت كنيم تا هدفي خوب و شايسته برگزينيم. تأكيد مي
كنم حتماً روي كاغذ نوشته شود. چون وقتي مي نويسيد روشن تر مي شود و بهتر هم مي
توانيد آن را نقادي كنيد. براي اهداف خود، اهداف كوتاه مدت و كوچكتر در نظر بگيريد
تا خسته نشويد و رسيدن به آن مشوق و انگيزه حركت شما شود.

2ـ اعتماد به خدا: خوش بيني و اعتماد به خداوند متعال به انسان در تحمل سختي ها
كمك مي كند. وقتي انسان مي داند خداوند دانا، توانا، حكيم و بخشنده است يعني بر
مشكلات من احاطه دارد و توانايي رفع آنها را دارد. در اين وقت خداوند را ياور و
حافظ مي يابد و در تحمل سختي ها خود را تنها نمي بيند كه نااميد شود و تحمّل سختي
براي او آسان مي باشد چون مي داند اين سختي به مصلحت او است مثلاً اگر چشمانش را
از دست دهد اميد خود را از دست نمي دهد و بر خداوند متعال توكل مي كند و از
«توانايي هاي ديگري» كه خداوند به او ارزاني داشته بهره مي برد و به سوي تكامل پيش
مي رود (انسانهاي بي ايمان و يا ضعيف الايمان به هنگام روي آوردن نعمت ها آنچنان
مغرور مي شوند كه به كلّي بخشنده نعمتها را به دست فراموشي مي سپارند و آنها آنقدر
كم ظرفيتند كه با مختصر گرفتاري دست و پاي خود را گم مي كنند رشته افكارشان به
كلّي در هم مي ريزد و ظلمت و يأس و نااميدي بر قلبشان سايه مي افكند)(1) پس سعي مي كنيم
ايمانمان را تقويت كنيم.
3ـ ارتباط با ائمّه ـ عليهم السّلام ـ : توسل به ائمه اطهار ـ عليهم السّلام ـ نيز
راهگشا و لازم است، و اميد را در ما زنده نگه مي دارد. و مشكل ما را حل مي كند چه
بسيار بودند انسانهايي كه مشكلات و بيماري هايي داشتند كه پزشكان در حل آن درمانده
بودند ولي با توسل به ائمه اطهار ـ عليهم الصلاة و السّلام ـ شفاء يافته اند و
مشكل آنها حل شده است پس در سخت ترين حالت ها هم نبايد از رحمت خداوند نااميد شد،
امام زمان ـ عليه السّلام ـ به فكر شيعيان است. سعي كنيم ارتباط خود را با امام
زمان ـ عج الله تعالي فرجه الشريف ـ قوي تر كنيم و در امور دنيوي و اخروي از ايشان
كمك بخواهيم.
4ـ ترسيدن از سختي و انتظار راحتي: به اين نكته توجّه كنيم كه در دنيا سختي ها و
راحتي ها به هم آميخته است و بعد از هر سربالايي سراشيبي است يعني بعد از مدتي
سختي تمام مي شود و راحتي به دنبال مي آيد پس نبايد مأيوس شويم بلكه بايد با سختي
ها مبارزه كنيم و انتظار فراهم شدن شرائط و رفع اشكال را داشته باشيم.
5ـ طرد شيطان: شيطان وسوسه گر مي خواهد انسان را از هدف بازماند، مي خواهد انسان
را نااميد كند پس بايد با پناه بردن به خداوند از دست شيطان رها شويم و با ياد
خداوند شيطان را از خود دور كنيم، در قسمت حاشيه مفاتيح الجنان در اين زمينه
اذكاري وارد شده است به آن رجوع فرمائيد.
6ـ جستجوي نكات قوت: نكات موفقيّت و مثبت را در زندگي خود جستجو كنيم. چون ناكامي
هاي پي در پي در ايجاد نااميدي مؤثر است و از آنجا كه هر فرد نكات قوت و موفقيتي
در زندگي دارد، پيدا كردن آنها و تمركز روي آنها باعث تقويت اميد و حركت به سمت
موفقيّت مي شود آنها را يادداشت كنيد و گاهي در هر روز آن را مرور كنيد. و سعي
كنيد از نقاط مثبت خود نقاط منفي را حذف كنيد.
7ـ واقع بيني: البته هميشه مثبت نگري غلط است و نبايد رفتارهاي بدش را مثبت نگاه
كند چون بايد رفتارهاي منفي خويش را شناسايي كند و درصدد اصلاح آنها برآيد و با
اصلاح آن به موفقيت دست يابد پس انسان وقتي شكست خورد اين را در نظر مجسم كند كه
مي تواند با درس گرفتن از اين شكست و يافتن راه حل، اين دفعه پيروز شود، مأيوس و
نااميد نخواهد شد. 
8ـ شوخ طبعي: شوخ طبعي نيز به عنوان عاملي مؤثر در تحمل مشكلات و ايجاد تفكر مثبت
در انسان مفيد دانسته شده است در زندگي هر كس بارها حوادثي رخ مي دهد كه با يك
چرخش طنزآميز مي تواند آنها را به حوادث خوشايند تبديل كرد. به عبارتي «توجه به
وضع خنده دار آن حادثه» باعث مي شود انسان با احساس آرامش آن را بپذيرد. براي مثال
(هنگامي كه مدير خدمات گاراژ ليست تعمير اتومبيل را به صاحب اتومبيل داد وي شوكه
شد و به سختي توانست جلوي ريزش اشكهايش را بگيرد همچنان كه دسته چك را بيرون مي
آورد صداي يك مشتري ديگر را شنيد كه مي گفت: اوه، چه صورت حسابي! به نظرم اين اتومبيل
ديگر مرا دوست ندارد ولي خوب هيچ كس نگفته بود كه عشق اتومبيل ارزان تمام خواهد
شد) در اين مثال آن مشتري ديگر به قسمت خنده دار اين اتفاق توجه كرده در نتيجه
بهتر مي تواند آرامش داشته باشد.(2) البته اين راه حلّي كمكي است و راه حلي اصلي نخواهد بود.
9ـ تلقين: تلقين كردن شيوه اي است كه مي توان در رفع نگراني ها و يأس و ... از آن
بهره جست. علم تلقين به نفس سابقه بسيار ديرينه اي دارد به طوري كه عرفا و
دانشمندان از ديرباز به آن اشاره كرده اند. حتي داستاني زيبا در مورد اثر تلقين
شاگردان بر معلم در دفتر سوّم مثنوي معنوي آمده است.(3) براي آنكه تلقين مؤثر باشد بايد زمينه مساعد
باشد لذا بايد انسان در وضعيت راحتي و ريلكس (Relax) قرار گيرد.
روش ساده قرار گرفتن در وضعيت راحتي و ريلكس:روي مبل راحتي بنشينيم و يا روي زمين
دراز بكشيد به طوري كه احساس راحتي كنيد، هواي محيط مناسب باشد، در لباس خود راحت
باشيد، لباستان تنگ نباشد، چشمها را ببنديد و چند نفس عميق بكشيد، سپس به سر و
صداي محيط اطراف توجه كنيد بعد از چند لحظه از نوك انگشتان پا تا فرق سر را عضو
عضو به طور ذهني و با چشم بسته از نظر بگذرانيد و اگر در آنها انقباضي وجود دارد
آن انقباض را رها كنيد تا بدن شل و وانهاده شود بعد از آن براي چند دقيقه توجه و
تمركز ذهني را دوباره متوجه دم و بازدم كنيد و شروع به شمارش تنفس هاي خود كنيد
حالا به تدريج احساس سبكي و آرامش مي كنيد در اين حالت افكارتان رفته رفته كمتر و
كمتر و سپس افكار به طور كامل حذف مي گردد. در اين لحظه زمان مناسبي براي آن است
كه چشمها را باز كنيد و تمرين هاي تلقين را انجام دهيد. شما براي غلبه بر يأس و
نااميدي مي توانيد از تلقيني نظير اين استفاده كنيد: او كه خالق من است در همه حال
حافظ من است، من به نيروهاي مثبت خود دست خواهم يافت، زندگي سراسر شيرين است، من
گل هاي اميد را در باغچه ذهنم كاشته ام و منتظر شكوفايي اش هستم.
توجه داشته باشيم كه خواندن كلمات تنها بي فايده است مگر اين كه احساس خود را به
همراه هيجان با كلمات بياميزيم، ذهن نيمه هوشيار تنها نسبت به افكاري واكنش نشان
مي دهد كه با احساس و هيجان در هم آميخته باشد، ذهن نيمه هوشيار هر دستوري را كه
همراه با ايمان و باور به او داده شود مي پذيرد. امّا لازم است اين دستورات بارها
و بارها تكرار شوند تا در ذهن جاي بگيرد.(4)
10ـ گزينش دوست: دوستاني انتخاب كنيم كه مثبت انديش و واقع بين باشند.
11ـ ورزش، تفريحات سالم: از ورزش جهت رفع نااميدي و افسردگي استفاده كنيم و افكار
خود را با داشتن بدن و ذهني سالم تحت كنترل خود درآوريم. سعي كنيم هر از چند گاهي
به گردش در طبيعت و مسافرت برويم.
12ـ فرار از بيكاري: اوقات فراغت و زمان بيكاري را با بهترين برنامه ها پر كنيم
زمان بيكاري زمان مناسبي براي رشد علف هاي هرز بدبيني و افكار منفي است. با
مطالعه، كار و فعاليت بدني، ذكر مثل (صلوات بر محمّد و آل محمّد ـ صلّي الله عليه
و آله ـ ) جلوي رشد اين افكار را بگيريم، كار و فعاليت بدني آن قدر افكار را جهت
مي دهد كه امروزه روان شناسان براي تنظيم روحيات بحث كاردرماني را مطرح كرده اند و
براي بهبود زندگي به روي آوردن به كار و فعاليت سفارش مي كند.
13ـ شناسايي افكار منفي: به شناسايي افكار منفي خود برآييم و علت آن را شناسايي
كنيم افكار منفي مي تواند بر اثر بيكاري، شايعه، تلقين ها، بدبيني، افسردگي،
شبهاتي درباره هستي و يا شرور در عالم و ... باشد. با دفع اين اسباب به مثبت
انديشي خود كمك كنيم.
در نااميدي بسي اميد است
پايان شبه سيه سپيد است
پاورقی:
1.
تفسير نمونه، ناصر مكارم شيرازي، تهران، دارالكتاب الاسلاميه، 1353ـ1366ـ برداشت
از صفحه 243، ج12.
2. نگرش مثبت، ،ترجمه: فهيمه نظري، ناشر: انستيتوي ايز ايران، چاپ اوّل، 1380،
برداشت از صفحات: ص39 تا 45.
3. براي اطلاع بيشتر به داستان هاي مثنوي نوشته محمّد مهدي اشتهاردي، چاپ دفتر
تبليغات اسلامي، رجوع كنيد: (ملّا بيمار كن در عرف ما معروف شده است).
4. روش مؤثر غلبه بر افكار و احساسات منفي، دنالد والتر، ترجمه: شيرين نبوي نژاد،
تهران، نشر عشق، چاپ بهار 1380، برداشت از صفحات 54 و 85 و 87 و 69.
|